پایان نامه بررسی ارتباط بین ظرفیت شناختی با بهبودی توانائی حساسیت پذیری دست به …
– بین نتایج حس کارکردی افرادی که ترمیم عصب داشته اند و انعطاف پذیری شناختی این افراد رابطه معناداری وجود دارد.
– بین نتایج حس کارکردی افرادی که ترمیم عصب داشته اند و حافظه کوتاهمدت این افراد رابطه معناداری وجود دارد.
1-6)متغیرهای پژوهش:
1-6-1) متغیرهای وابسته: آستانه حس لمس سبک/فشار عمقی، حس تمایز یک نقطه از دونقطه ، توانائی شناخت لمسی، حس کارکردی
1-6-2) متغیرهای مستقل: حافظه کوتاه مدت، توانائی ادراک فضائی-بینائی، زمان واکنش، انعطاف پذیری شناختی(توجه انتخابی)
1-6-2) متغیرهای زمینهای: سن
1-7)تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها:
تعریف مفهومی:
1-7-1) آستانه حس لمس سبک/ فشارعمقی: حس لمس سبک و فشار عمقی دو انتهای طیف حس پوستی هستند. بهاینترتیب، که لمس سبک بهوسیله گیرندههای موجود در لایههای سطحی پوست درک میشود و فشار عمقی را گیرندههای بافتهای زیرجلدی و عمقیتر دریافت
می کنند. (ساندرلند، 1953) حس فشار نوعی از حس حفاظتی است زیرا از فشار عمقی یا فشار تکرارشونده خفیف خبر میدهد که ممکناست موجب وارد شدن ضایعه به پوست شود. حس لمس سبک یک جزء ضروری از حس تمایز ظریف میباشد. (ترومبلی، 2002).
تعریف عملیاتی:
حس لمس سبک و فشار عمقی، نمرهای است که آزمودنی در آزمون مونوفیلامنتها کسبمی کند.
تعریف مفهومی:
1-7-2) Two point discrimination حس تمایز دو نقطه، از یک نقطه میباشد که شامل دو نوع متحرک، (تراکم عصبدهی فیبرهایی با انطباق سریع) و ثابت (تراکم عصب دهی فیبرهایی با انطباق آرام) میباشد.TPD ثابت، مربوط به تراکم عصبدهی فیبرهای آوران نوع І میباشد.این دسته از فیبرها، یکی از 4 نوع فیبرهای آوران در پوست بدون مو میباشند. فیبرهای آوران SA1 به گیرندههای مرکل متصل میگردند و دارای ظرفیت بالای تمایز فضائی هستند. TPD نهتنها به تراکم عصبدهی فیبرهای محیطی مربوط میشود، بلکه به عملکردهای شناختی(سیستم عصبی مرکزی) نیز مربوط میباشد (لوندبرگ و رزن، 2004).
تعریف عملیاتی:
توانائی حس تمایز دو نقطه، از یک نقطه در این پژوهش، نمره ای است که آزمودنی با ابزار Two point discriminator ، کسب می کند.
تعریف مفهومی:
1-7-3) حس شناخت لمسی: توانائی شناسائی شکل و بافت (STI)، با چشمان بسته و باکمک حس لمس نوک انگشتان، حس شناخت لمس یا تاکتایلگنوزیس نامیده میشود. تاکتایل گنوزیس اغلب به عنوان حساسیت پذیری کارکردی مورد توجه قرار میگیرد.
موبرگ اصطلاح “تاکتایل گنوزیس” در مقالات خود (بین سالهای 1958 و 1962) را عنوان نمود و آنرا تاثیر متقابل بین فانکشن محیطی عصب و تفسیر ادراک حسی در کورتکس سوماتوسنسوری (ارتباط مرکز و محیط)بیان کرد.(رزن و لوندبرگ، 1998). فیزیولوژیستها به این توانائی(ظرفیت)” وضوح فضائی” میگویند و به طور سنتی به منظور ارزیابی میزان تراکم عصبدهی فیبرها درطی دوران رژنراسیون مورد استفاده قرار میگیرد. تاکتایلگنوزیس بهعنوان معیاری برای سنجش حساسیتپذیری کارکردی در نظر گرفته می شود. به علاوه روابط مفهومی بین حساسیتپذیری کارکردی و آنچه که روانشناسان آنرا لامسه می نامند-یعنی پوست هماهنگ با عضلات و مفاصل میباشدیا عمل لمسی که وابسته به حرکت میباشد(یعنی، لمس فعال برای ادراکات لمسی کامل)- وجود دارد(لوندبرگ و رزن، 2004).
تعریف عملیاتی:
توانائی شناسائی شکل و بافت (حس شناخت لمسی)در این پژوهش، نمره ای است که آزمودنی در آزمون “شناخت لمسی” کسب مینماید.
1-7-4) توجه انتخابی(انعطاف پذیری شناختی)
تعریف مفهومی:
بر اساس دسته بندیهای ایجاد شده از توجه، توجه انتخابی، به توانائی شخص در سرند کردن اطلاعات مناسب و گزینش آنها برای مراحل بعدی پردازش اطلاعات گفته شده است.علاوه بر این، اغتشاش در این فرایند یکی از مرکزیترین مشکلات در نظامهای پردازش اطلاعات و اختلالهای روانی فرض شده است، که با شکلهای زیادی از آسیب مغزی، بیماری، ناتوانائیهای یادگیری مادرزادی و اختلالات روانپزشکی ارتباط دارد.در نتیجه افراد دارای مشکل توجه، از دشواری تمرکز یا حفظ توجه به تکالیف، حواسپرتی، عدم توجه به جزئیات، کند ذهنی ویا مشکل در انجام بیش از یک کار در هنگام روبرویی با روانشناس با وجود مجموعه گسترده ای از مفاهیم شکایت دارند(علیلو و زعفرانچی، 1386 ).
سایت های دیگر :
پایان نامه سیاستهای مناسب توسعهی کارآفرینی مبتنی بر فناوری اطلاعات :: دانلود مطالب دانشگاهی |
پایان نامه درباره بوته جنگلی |
- ۹۹/۰۲/۲۹