بررسی شاخصها و ویژگیهای غزل انقلاب اسلامی در آثار شاعران معاصر قادر طهماسبی(فرید)، علی رضا قزوه، مرتضی امیریاسفندقه و غلامرضا کافی- قسمت ۲۰
عباس های تشنه لب رفتند، مشک صداقت بر زمین مانده است»(همان، ص۴۳).
«گل کرد بغض بهاران وقت غروب که خورشید
افراشت خیمه ی غربت بر بی کرانه ی دریا» (همان، ص۴۷).
«ای قاتلان عاطفه! اینجا چه می کنید
اینجا که جای پای شهیدان غربت است»(همان، ص۷۴)
«قلمدان صداقت، مشک صداقت، خیمه ی غربت، قاتلان عاطفه و…» از جمله تصاویرمفاهیم انتزاعی در شعر قزوه اند.
۴-۲-۴-۲- ویژگی های معنایی
یک- اعتراض و واگویه و حسرت:[۷]
به چند مثال در این زمینه اشاره می کنم:
«دسته گل ها دسته دسته می روند از یادها
گریه کن ای آسمان! در مرگ توفان زادها
سخت گمنامید، اما ای شقایق سیرتان!
کیسه می دوزند با نام شما شیادها
با شما هستم که فردا کاسه ی سرهایتان
خشت می گردد برای عافیت آبادها»(همان، ص۴۱).
«سکوت می کنم این جا زشرم مرثیه خوانی
که شاعران، بت لفظ اند، ای خدای معانی!
دلش اویس قَرَن بود قرن، قرن دورویی
کفن کنید عقیق مرا به بُرد یمانی»(همان، ص۶۰).
«چه تنها مانده امشب در مسیر سوگواری ها
دلِ پر درد من با کوله بار شرمساری ها
هلا ای لاله های آشنا! بی پرده می گویم
شما را درد غربت گشت و ما را داغداریها»(همان، ص۶۸).
«سالی گذشت و دلم برگ و بر نداشت
من ماندم و شبی که هوای سحر نداشت
زین داغ، سنگ سوخت، ولی من نسوختم
چشمان من شراره ی غیرت مگر نداشت»(همان، ص۶۹).
دو- تحذیر و تذکّر:[۸]
در اینجا چند مورد از پرداختنِ قزوه به تحذیر و تذکّر را از نظر می گذرانیم:
«گول این نقش آفرینان ثناگو را مخور
بیشترگرسیوزان را شکل رستم می کشند»(همان، ص۳۴).
«دوستان ناامیدم! دوستان ناامید!
آسمانی تر ببینید، آسمانی تر شوید»(همان، ص۴۵).
«یک دم رها ز همه قیل و قال باش
غوغاست در قیامت عشّاق، لال باش
چشمی بیار و چشمه ی آب حیات شو
دل را بشوی و آینه ی ذوالجلال باش
فردا که کوه ها همه سیمرغ می شوند
پر می کشد زمین خدا، فکر بال باش»(همان، ص۷۵).
«زمین را می کشند از زیر پامان مثل بم یک روز
نمی بینیم در آئینه خود را صبحدم یک روز»(همان، ص۱۲۲).
در مثال های فوق، شاعر، در بیت اول یک تذکّر اجتماعی را که ناشی از ریاستیزی روح اوست مطرح می کند. در بیت دوم که مطلع غزلی زیباست شاعر با تمام انتقادهای اجتماعی و اعتراض های مرسومش، به آینده رجاء واثق دارد.
و در بیت های سوم و چهارم و پنجم، شاعر به تحذیر و تذکّر در باب مسائل اجتماعی می پردازد و انسان را از گرفتار شدن به سرنوشت کارها و اعمالش برحذر می دارد.
و در بیت آخر، شاعرانسان غفلت زده ی امروزین را به یاد مرگ می اندازد.
سه- تطبیق تاریخ:[۹]
به بررسی مثال هایی در این زمینه می پردازیم:
«منصور تویی، خرقه ی پشمینه نفاق است
برگرد به حلّاجی این پنبه به گوشان»(همان، ص۲۹).
شاعر مرگ خود را به یک شخصیت تاریخی- که خود عامل مرگ خود شده است- گره می زند؛ او مرگ خویشتن را به منصور حلاج عارف بردارشده ی نامی، پیوند تاریخی زده است.
«شمشیرها سرخورده اند اینجا، مختار مردان مُرده اند اینجا
در ما حسینِ عشق را کشتند، کس نیست برخیزد به خونخواهی»(همان، ص۵۲).
در این بیت، شاعر، مردان مرد روزگار یعنی شهدا را با مرد تاریخی خونخواه امام حسین(ع)، یعنی مختار ثقفی تطبیق می دهد.
«پَر طاووس فتاده است به دستِ مگسان
کوسلیمان که نگین گیرد ازاین هیچ کسان»(همان، ص۱۲۳).
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید. |
- ۹۹/۱۲/۱۷